۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مطالعه کتاب» ثبت شده است.

9 آگوست برای همه افرادی که عاشقانه کتاب‌ها را دوست دارند روز خاصی است. یک روز خاص برای همه افرادی که از خواندن لذت می‌برند. در این روز قرار است دوست‌داران کتاب گوشی‌های هوشمند خود را کنار بگذارند و کتابی به دست گیرند و در آن غرق شوند. قرار است از هر چیزی که باعث حواس‌پرتی می‌شود فاصله گرفته شود و افراد فقط به کتاب‌ها عشق خود را نشان دهند. این عشق را می‌توانند با خواندن کتاب، نوشتن کتاب، قرض و هدیه دادن کتاب، خرید کتاب، مرتب کردن کتابخانه و ... نشان دهند.

راستش راجع به مطلب دیگری می‌خواستم بنویسم اما روز جهانی کتاب و حق مولف (3 اردیبهشت) باعث شد که از خیر نوشتن آن مطلب بگذرم و کمی راجع به کتاب و کتابخوانی صحبت کنم.

 کتاب خواندن تجربه کردن زندگی دیگران با چشم غیرواقعی است و این باعث شده است که کتابخوان‌ها خیلی زود بالغ بشوند و از سنشان بیشتر بفهمند. کتابخوان‌های واقعی آدمهای دوست داشتنی هستند. آن‌ها چیزهایی دیده‌اند که غیر کتاب‌خوان‌ها امکان ندارد از آن سر دربیاورند. مرگ انسان‌هایی را در داستان‌ها تجربه کرده‌اند که برایشان بسیار عزیز بوده است. ده‌ها خودکشی در جلوی چشمشان اتفاق افتاده است. آنها رنج دیگران را با تمام پوست و گوشت خود درک می‌کنند، آنها یاد گرفته‌اند که در ناخوشایند ترین اتفاقات زندگی هم می‌توان صبور بود.
آنها می‌دانند که زن بودن چگونه است و مردها را بهتر از خودشان درک می‌کنند. آنها همان‌هایی هستند که احساسات زن و دلیل رفتارهای به ظاهر عجیب زن  را درک می‌کنند، آنها راجع به زنها مطالعه نکرده‌اند که سمینار پرفروشی داشته باشند یا برای خود مخاطبی جمع کنند. آنها همان‌هایی هستند که اشک‌های نیامده یک مرد را می‌بینند، زمین خوردن و شکست یک مرد را می‌شناسند، شرمندگی مرد را از نگاهش می‌فهمند.

آنها می‌توانند بدون اینکه در ماجرایی دخیل باشند، دنیا را در چارچوب دیگری ببینند.  آنها زود از کوره در نمی‌روند، به حرف‌های پشت سرشان خیلی اوقات با تبسم جواب می‌دهند. بدون اینکه عقاید دیگران را رد کنند یا از عقیده خودشان دست بردارند، از شنیدن عقاید دیگران لذت می‌برند.

خلاصه کنم

در زمان نمایشگاه کتاب بود که مطلبی با عنوان کتاب و کتابخوانی و هنر کتاب نخواندن منتشر کردم که مورد استقبال قرار گرفت و حال تصمیم گرفتم متن کامل‌تری از آن را منتشر کنم. این متن متعلق به کتاب جهان و تأملات یک فیلسوف شوپنهاور است. او در باب مطالعه کتاب و هنر نخواندن کتاب چنین می‌گوید:

به دست گرفتن کتاب برای دور کردن افکار شخصی مثل صرف نظر کردن از طبیعت برای تماشای موزه گیاهان خشکیده یا تماشای منظره‌ای حکاکی شده بر بشقابی مسی است.

هنگامی که مطالعه می‌کنیم، شخص دیگری به جای ما فکر می‌کند. ما فقط جریان ذهنی او را تکرار می‌کنیم و بخش اعظم تفکر به جای ما انجام شده است. بنابراین گاه اتفاق می‌افتد که شخصی که فراوان یعنی تقریباً تمام روز را مطالعه می‌کند و در فواصل آن هم وقت خود را با اشتغالات خالی از تفکر هدر می‌دهد. او به تدریج توان خوداندیشی را از دست می‌دهد؛ همچون شخصی که همواره سواری می‌کند و عاقبت راه رفتن را از یاد می‌برد.

مطالعه بیش از حد این اتفاق را برای افراد رقم می‌زند؛ آن‌ها را خرفت می‌کند. زیرا