اولین بار با اصطلاح پیشگویی محقق کننده یا پیشگویی خود انجام یا پیشگویی کامبخش در کتاب خلق یا نفرت "دن نوریس" آشنا شدم. در تعریف آن آمده بود که آنگونه از پیش بینی است که وقتی اعلام شد، شرایطی را هم ایجاب میکند که باعث شود همان پیشگویی به حقیقت بپیوندد. به عنوان مثال در سال ۱۹۲۹ در آمریکا بحران مالی پیش آمد و شایعه شد که بانکها ورشکست خواهند شد. به همین دلیل مردم به بانکها هجوم بردند و پولهای خود را بیرون کشیدند. همین موضوع باعث ورشکستگی بانکها شد. اصلا چرا راه دوری برویم اگر فیلم یتیم خانه ایران را مشاهده کرده باشید ملاحظه خواهید کرد پخش شایعه خشکسالی و قحطی منجر به قحطی واقعی شد. شایعه قحطی باعث شد مردم به بازار هجوم ببرند و بازار بعد از مدتی دچار قحطی واقعی شود. چیزی که هنوز که هنوز است در جامعه ما وجود دارد و یک شایعه میتواند بازار ارز ما و تورم در کشور را زیر و رو کند.
این پیشبینی و پیشگویی را جامعهشناسی به نام روبرت کینگ مرتون (Robert King Merton) وارد ادبیات علوم اجتماعی کرد. در بیان این موضوع مرتون عنوان نموده است این پیشگویی نوعی برداشت اشتباه از موقعیت است که منجر به بروز رفتاری میشود که در نهایت گزاره نادرست را به گزارهای درست بدل میکند. این فرایند بیشتر به دلیل تاثیر ذهنیت افراد بر رفتار و تصمیمات آنهاست. یک پیش گویی مثبت و یا منفی در اینجا میتواند به شدت در اعتقادات مردم تاثیرگذار باشد، لذا رفتار مردم را در جهتی سوق میدهد که نهایتا این پیشگویی به حقیقت میپیوندد.
هر پیشبینی که ارائه آن منجر به حصول آن شود جزء پیشگویی محقق کننده یا پیشگویی خود انجام میباشد. مثلا در یک مسابقه ورزشی هواداران یک تیم خاص، هواداران رقیب را انسانهای بیفرهنگ و وحشی بنامند. همین موضوع شرایطی را ایجاب میکند که هواداران تیم رقیب در روز مسابقه خشونتهای بیسابقهای از خود نشان دهند و گزاره اول به نوعی محقق شود.
در مثال فردی هم احتمالا افرادی را دیدهاید که خود را خوششانس میبینند و این باور باعث شرکت در چالشهای بیشتر و در نتیجه شانس برنده شدن بیشتر میشود. افراد خوشبین و بدبین هم به همین صورت هستند. به فردی در محل کار، دانشگاه و ... بدبین هستید و به خاطر همین تصور، رفتار و واکنشهای شما نسبت به او نامهربانانه و نامناسب است. همین رفتارهای نامناسب، فرد مقابل را عاصی میکند و در نهایت رفتار بدی از خود نشان میدهد. پیشبینی شما درست از آب در آمد و او فردی با رفتارهای بد است.
در سیاست هم از پیشگویی محقق کننده یا پیشگویی خود انجام بسیار استفاده شده است. حتما دیدهاید که نامزدهای ریاست جمهوری چه در ایران و چه در خارج چه تلاش فراوانی انجام میدهند که در قبل از انتخابات، خود را برنده نهایی انتخابات جلوه دهند و در بسیاری موارد هم همین موضوع باعث پیروزی آنها در انتخابات شده است.
پیشبینی محققکننده در مقابل پیشگویی خود مخرب (Self-defeating prophecy) قرار دارد. در پیشگویی خودمخرب، پیشبینی انجام میشود ولی خود آن شرایطی را به وجود میآورد که در نهایت مانع از به وقوع پیوستن آن پیشگویی میشود. به عنوان مثال پیشبینی بحران اقتصادی برای یک کشور میشود و این پیشبینی باعث به وجود آمدن شرایطی میشود که مصرفکنندگان، تولیدکنندگان، افراد جامعه و مقامات کشور برای جلوگیری از وقوع بحران اقتصادی متحد شوند و عوامل به وجودآورنده بحران را با همدلی و همکاری مناسب از میان بردارند.
در این مورد به عنوان مثال اگر خاطرتان باشد مردم و کارشناسان با وجود ستارهها و لژیونرهای بزرگ تیم ملی در جام جهانی 2006، انتظار صعود از دور گروهی را برای تیم ملی متصور بودند. شرایط و تحلیلهای داخل هم خوشحال از قرار گرفتن در گروه راحت و مهیا بودن شرایط برای صعود تیم ملی بود. همین فشار ناشی بر صعود و پیشبینیها در نهایت باعث یکی از ضعیفترین نتایج تیم ملی در تاریخ جام جهانی شد.
راستی کتابهای کانون ترجمان که ظاهرا با برند جدید نورندبوک ادامه فعالیت میدهد خواندنی و بسیار روان است. کتاب خلق یا نفرت را هم این انتشارات خوب و حرفهای ترجمه کرده است. پیشنهاد میکنم کتابهای این انتشارات را از دست ندهید.
درود بر شما
مطلب بسیار خوبی بود. هم از نظر محتوا و هم از نظر نگارش.
نمیدونم ارائهی دکتر ظریف در تدکس دانشگاه امیرکبیر رو دیدهاید یا نه. تا حد زیادی به این مبحث مربوط میشه.