وقتی که افراد به شرکتهای تکنولوژی محور موفق امروزی مانند گوگل، اپل یا فیسبوک میاندیشند اولین تصویر از این شرکتها محصولات فوقالعادهای است که ساختهاند. وقتی فردی فکر میکند که چه چیزی باعث موفقیت این شرکتها شده است اولین پاسخها معمولاً مهندسین در کلاس جهانی، چشمانداز فوقالعاده و پیادهسازی شگفتانگیز محصول است.
در یک مسیر و شاید هم به درستی تمرکز ما فورا به سمت تکنولوژی کشیده میشود و افرادی که در شرکتها تصمیم گیری میکنند. از این گذشته، آنها اولین و مهمترین شرکتهای فناوری هستند که در زمینه های مهم نظیر هوش مصنوعی، نوآوریهای قابل توجهی انجام دادهاند و میدهند.
در حالی که اغراق در مورد ارزش مهندسان، بنیانگذاران و مدیرعاملان تقریبا ممکن است. اما این افراد در حال حاضر پیشران و مرکز اکثر شرکتهایی هستند که در حوزه تکنولوژی با آنها روبرو هستیم. بیشتر کارکنان این شرکتها ارزش خود را میفهمند و از نظر ذهنی و مالی به اندازه کافی دقت میکنند تا مطمئن شوند که مورد مراقبت و پرورش با ارزش ترین مدیران و مهندسان شرکت هستند.
این مقاله به سه حوزهای که علوم انسانی و علوم اجتماعی در این شرکتها نقش اساسی دارد، میپردازد. این حوزهها مواردی هستند که حتی در شرکتهای معروف محصول محور که ما آنها را می شناسیم، نقش اساسی دارند.
طراحی
یک عنصر اساسی از شرکتهای بزرگ محصول محور، ارتباط دیدگاه و ماموریت با کاربران نهایی است. عنصر کلیدی این ارتباط، طراحی محصول است. طراحی به شرکتها زبانی میدهد که هم میتواند اعتماد و هم سادگی در ذهن کاربران ایجاد کند. بسیاری از شرکتها در سراسر سیلیکون ولی به اهمیت طراحی پی بردهاند و شرکتهای موفق میتوانند یک زبان واحد به یادماندنی داشته باشند که از طریق آن با کاربران صحبت کنند. در مقابل بسیاری از شرکتهای دیگر تمایل دارند از طراحی به سادگی به عنوان وسیلهای برای دستیابی به یک رابط کاربری جذاب استفاده کنند، آنها طراحی را به عنوان بخش حیاتی چرخه توسعه محصول درک میکنند. هنگامی که استخدام برای یک نقش طراحی ارشد در شرکت است، افراد تمایل دارند به شدت بر روی توانایی هنری فرد تمرکز کنند، در حالی که یک ویژگی مهم، کیفیتی بسیار مهم مانند همدلی با کاربران است. این حوزه نیاز به شخصی دارد تا مسائل انسانی را بفهمد و بتواند به نیازهای انسانی پاسخ دهد. مهمترین عامل این است که اطمینان حاصل شود که فرهنگ شرکت و مدیران اجرایی فضا را برای طراحان خلاق تعریف کردهاند تا محصول را مهندسی کنند. شرکتهای بزرگی مانند رابین هود (شرکت بزرگ خدمات مالی) که موفق به کسب جوایز طراحی بی شماری شدهاند در آن طراحان فقط طراحی نمیکنند برنامه چگونه به نظر برسد بلکه چگونگی تعامل افراد با کل تجربه محصول رابین هود را در نظر میگیرند.
طراحی رفتار تجربه مشتری
برگرفته شده از مقاله سایت کارآفرین
مقالات مرتبط: علوم انسانی