در فیلم آینه بغل دیالوگ جالبی بین جواد عزتی و نازنین بیاتی شکل میگیرد. این دو فرد با هم نامزد هستند و برحسب اتفاقی مجبور میشوند به خانه مرد ثروتمندی بروند تا برای او کاری انجام دهند. نازنین بیاتی در سرویس بهداشتی خانه، پوشک بچه را عوض کرده است، در سرویس بهداشتی که به نقل آنها از کل خانه آنها بزرگتر است. جواد عزتی به پارتنر خود میگوید که اینها(ثروتمندان) چه میخورند، تغذیه اینها نباید زیاد با ما فرق کند که اینقدر سرویس بهداشتیشان بوی خوب میدهد. جواب میگیرد که این به خاطر عطر و ادکلنی است که در اینجا وجود دارد نه بخاطر تفاوت تغذیه.
سوالی که برای من پیش میآید این است که چرا باید تا سرویس بهداشتی اساتید دانشگاه هم از دانشجوهایشان جدا باشد. حالا سلف غذا و موارد دیگر به کنار. آیا آنها نوع دیگری غذا میخورند، نوع دیگری دستگاه گوارش آنها کار میکند؟ من فکر میکنم این موضوع و این تبعیضهای به ظاهر ساده باعث تفکر اشتباهی میشود که اساتید خیلی انسانهای والایی هستند که به هیچ وجه به نظرم تفکر درستی نیست. شاید در برخی علوم صاحب نظر هستند اما دلیل بر این میشود که انسان بهتری هم هستند و این موضوع باعث ایجاد یک شأن میشود. خب خیلی افراد نه به خاطر علم بلکه برای داشتن شأن اجتماعی به استادی علاقمند میشوند و این باعث شکل گیری یک چرخه معیوب میشود. نیاز نیست کارهای خوبی انجام دهید تا انسان خوبی باشید فقط نیاز است استاد شوید تا انسان خوبی به نظر بیایید.