در دور یک چهارم نهایی المپیک 1928 آمستردام بابی پیرس (Bobby Pearce) استرالیایی به مصاف وینسنت ساورین (Vincent Saurin) فرانسوی رفته بود. پیرس با قدرت و فیزیک خاص خودش همه رقیبان را در دورهای قبل تار و مار کرده بود. به گفته حاضرین، او در نزدیکی خط پایان قایق خود را متوقف میکرد تا رقبایش را از دوردستها تماشا کند.
او با ساورین هم فاصله خوبی در مسابقه ایجاد کرده بود که ناگهان صدای دستهای اردک توجه او را جلب کرد. او اردکهایی را مشاهده کرد که در مسیر او در حال عبور بودند. او میتوانست به سادگی از روی اردکها رد شود و مطمئنا کسی هم خرده آنچنانی به او نمیگرفت. اما در عوض قایق خود را متوقف کرد و ایستاد تا اردکها با خیال راحت از جلوی او عبور کنند.
در این بین ساورین از این توقف استفاده کرد و پیرس را پشت سر گذاشت. پیرس با این کارش شانس مدال المپیک برای کشورش را به خطر انداخته بود تا فقط چند اردک در سلامت کامل از جلوی او عبور کنند. پیرس ناامید نشد، دوباره دستهایش را به کار گرفت و پارو زد و پارو زد تا دوباره از رقیب فرانسوی خود پیش بیفتد و او را شکست دهد.
در نهایت در فینال مسابقات هم با ثبت رکورد جدید به کار خود با مدال طلا پایان داد با رکوردی که 44 سال بر جای ماند. او در المپیک 1932 لس آنجلس هم بار دیگر طعم قهرمانی المپیک را چشید و به اولین قایقرانی تبدیل شد که دو بار به صورت پیاپی مدال طلا را به دست میآورد.
او ورزشکار بینظیری بود نه به خاطر قدرتی که در بازوهایش داشت بلکه بخاطر انسانیتی که در روحش داشت. او در 20 می 1976 بر اثر بیماری قلبی جایی دور از وطن و به دور از هیاهو با جهان خداحافظی کرد اما مطمئنا تصویر ماندگاری از خود به جای گذاشت.
هنری رابرت پیرس (Henry Robert Pearce) ملقب به بابی پیرس (Bobby Pearce) از 1920 تا اواسط دهه 1930 یکهتاز دنیای قایقرانی بود. اما چیزی که امروز بیشتر از او به جا مانده است، لقب دوست اردکهاست. مدالهای طلای او به اندازه عنوان دوست اردکها خاطرهانگیز نشد که نشد.
به هر حال همه ما در مسابقه زندگی خود دوست داریم، برنده شویم اما تصمیم دیگری که باید بگیریم این است که سلامت دیگران را هم در این مسیر چقدر در نظر داشته باشیم. همه ما دنبال برنده شدن هستیم اما برخی از ما به خاطر برنده شدن حاضریم بقیه را نردبان خود کنیم. برخی آدمها حتی برای سوار شدن مترو هم حاضرند از روی بقیه رد شوند تا فقط جایی برای نشستن داشته باشند. اما برنده شدن در زندگی مطمئنا همه چیز نیست.
به قول پیر بارون دو کوبرتن بنیانگذار المپیک نوین مهمترین چیز در بازیهای المپیک پیروزی نیست بلکه شرکت کردن است. اصل مهم در زندگی فتح کردن نیست، بلکه خوب جنگیدن است. خوب جنگیدن است که به زندگی ما معنا میدهد. همیشه جنگیدن و بهترین درآمد و کسب جوایز و... تا جایی ممکن است به ما حس خوبی دهد اما در نهایت خوب زیستن است که قرار است ما را همیشه زنده نگه دارد.
راستش را بخواهید زندگی کردن اصلا سخت نیست اما درست زندگی کردن چیزی است که شاید خیلی از ما در زندگی خود تجربه نکنیم.
به به عجب آدمی:)
درست زندگی کردن چیزیه که خیلی از ماها تجربه نکردیم ، واقعا درسته