روایت است پسری در یک روز گرم تابستانی پس از ساعت‌ها فوتبال از کوچه به خانه می‌آید و خسته و کوفته به دنبال میوه آبداری می‌گردد تا بتواند کمی از عطش خود را کم کند. هر چه در یخچال جستجو می‌کند میوه آبداری پیدا نمی‌کند و به طور اتفاقی خواهرش را می‌بیند که در اتاق نشمین به دقت در حال پوست گرفتن پرتقالی است. پسر به سراغ خواهرش می‌رود و از او می‌خواهد که پرتقال را به او بدهد و میوه دیگری را پوست بگیرد. اما خواهر در مقابل خواسته او مقاومت می‌کند و جر و بحثی بین این دو شکل می‌گیرد. در این میان پسر تلاش می‌کند پرتقال را از دست خواهرش بگیرد که پرتقال از دست خواهرش می‌افتد و زیر پای خواهر له می‌شود. در این داستان نه تنها برادر و خواهر به خواسته خود نمی‌رسند بلکه یک کینه بد هم نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند. اما این اتفاق می‌توانست رخ ندهد اگر این دو فرد اشتباهات زیر را انجام نمی‌دادند.

گوش ندادن به یکدیگر و مجادله به جای گفتگو

در این داستان خواهر می‌خواست پرتقال داشته باشد تا از پوست آن استفاده کند و برای خود مربای پوست پرتقال درست کند و پسر می‌خواست خود میوه را بخورد تا عطش کمتری داشته باشد. در این داستان خواهر می‌توانست از پوست پرتقال استفاده کند و برادر هم پرتقالی آماده و حاضر بدون زحمت برای خوردن داشته باشد اما گوش ندادن صحیح باعث شد مجادله‌ای به جای گفتگو بین خواهر و برادر شکل بگیرد.

گوش دادن در حال حاضر اینقدر جدی شده است که برخی از منابع از هنر گوش دادن سخن به میان آورده‌اند. ما نیازی به شنیده شدن حرف‌ها نداریم بلکه نیاز داریم به حرف‌ها به درستی گوش کنیم تا بتوانیم یکدیگر را بهتر درک کنیم. خیلی اوقات صحبت کردن ما برای پیدا کردن اشتباه طرف مقابل و آماده کردن جواب خودمان است مانند شوهری که در زمان ابراز ناراحتی همسر خود از دیر آمدنش فقط به دنبال بهانه‌ای در ذهن خود می‌گردد تا اشتباه خودش را توجیه کند و از شر گلایه‌های همسر خود راحت شود. اما اگر با دقت بیشتری گوش کند می‌تواند متوجه شود که همسر او به خاطر دوست داشتن او فقط نگران شده است.

پیشفرض‌ها راجع به اهداف دیگران

برای پسر یک پیشفرض بدیهی وجود دارد و فرض او این است که پرتقال برای خوردن است. او نمی‌تواند تصور کند که پرتقال شاید استفاده دیگری هم داشته باشد. خیلی اوقات ما در زندگی نمی‌توانیم بپذیریم که افراد دیگر مثل ما فکر نمی‌کنند، تصور دیگری از موضوعات دارند و در عین حال هر فردی تفکرات و تصورات درستی با وجود تفاوت از ما می‌تواند داشته باشد. باید بپذیریم که یک راه حل درست وجود ندارد و یک کار را به روش‌های مختلفی می‌توان انجام داد. اگر روش ما جواب می‌دهد دلیل بر این نیست که روش‌های دیگر برای افراد دیگر جواب نمی‌دهد. اگر زنی گلایه‌ای می‌کند دلیلش از عصبانیت نیست بلکه خیلی اوقات به خاطر دوست داشتن است. ولی چون همیشه ما در هنگام عصبانیت گلایه می‌کنیم، فکر می‌کنیم دیگران هم گلایه‌هایشان از سر عصبانیت است.

مسائل را به صورت برد و باخت دیدن

در این داستان پسر فکر می‌کند اگر به خواسته خود نرسد و پرتقال را از خواهر خود نگیرد در نهایت بازنده بازی خواهد شد. خیلی اوقات ما برد طرف مقابل را به مثابه باخت خود می‌بینیم اما برخی اوقات می‌شود که برد و خواسته ما تناقضی با برد و خواسته طرف مقابل نداشته باشد. در خیلی از مسائل زندگی می‌توان از استراتژی برد-برد استفاده کرد. ما به دیدن برد و باختی موضوعات عادت کرده‌ایم به قدری که گاهی به خاطر باخت طرف مقابل حاضریم روی ارزش‌های خود پا بگذاریم. مگر غیر از این است که همه ما آرزوی سربلندی کشور خودمان را داریم پس چرا برخی افراد سنگ لای چرخ افراد مخالف جناح خود می‌گذارند. ما این موضوع را در نظر نمی‌گیریم که اگر جناح دیگر ببازد، کشور می‌بازد و در نهایت همه ما بازنده‌ایم. هدف اصلی و یکسان هر دو جناح سربلندی و موفقیت کشور است اما اینقدر موضوع را به صورت برد و باخت دیده‌ایم که هدف اصلی خود را حتی از یاد می‌بریم.

۳ ۰