گاهی انسانهایی را میبینی که میزان فروتنی و تواضع آنان برایت عجیب است. فردی که افراد زیادی را زیر بال و پر خودش گرفته است یا به افراد زیادی کمک میکند. افراد او را تحسین میکنند و جملههای محبت آمیزی به سوی او روانه میشود. جملههایی مثل خدا خیرت دهد و ...
در کمال تعجب میبینی او نه تنها خوشحال نمیشود بلکه با مکثی پرمعنا جواب میدهد من کاری برای آنها نکردم. من فقط زندگی این افراد را کمی بهبود بخشیدهام، کمی که آنها شرایط زندگی کردن داشته باشند، کمی که یک مشکل را از دوششان برداشته باشم، کمی که یک ناراحتی را از میان خیل ناراحتیهایشان برداشته باشم.
تو بعد از شنیدن این حرفها به او نگاه میکنی و به این فکر میکنی میزان دهندگی یک آدم چقدر میتواند باشد، چقدر یک انسان میتواند دستگیر دیگران باشد. با اینکه این فرد در حال کمک کردن است اما از کم بودن میزان کمکش ناراحت است. این فرد را دیگر نمیتوانی در کنار دیگر انسانها قرار دهی. افراد دهنده کسانی هستند که احساس میکنند چیزهایی دارند که میتوانند به دیگران بدهند. این موضوع دهندگی میتواند انرژی، زمان، پول، کالا و ... باشد. بخشیدن ویژگی ذاتی آنها محسوب میشود.
در سوی دیگر افراد گیرندهای وجود دارند