باشگاه پرسپولیس پس از سالها توانست به فینال آسیا برسد. از زمانی که یک تیم ایرانی توانسته بود به فینال آسیا برسد زمان زیادی میگذرد. اما یک نکته وجود دارد هیچ باشگاهی مثل این باشگاه برای حضور در فینال آسیا دچار محرومیت نقل و انتقالاتی نبوده است. وقتی شرایط پرسپولیس را با وضعیت حال کشور مقایسه کنیم، شباهتهایی میبینیم. این تیم هم توسط فیفا از پنجره نقل و انتقالاتی محروم بود و به نوعی واردات و صادراتی نمیتوانست با جهان داشته باشد. اما چه شد که توانست با وجود محرومیت و با وجود رقبایی که از لحاظ مالی و زیرساختاری تا دندان مسلح بودند، این راه دشوار را بپیماید.
اولین مورد وجود یک مربی یا راهبر کاردان و باتجربه در رأس کار بود. کسی که تجربیات زیادی داشت، برنامهریز خبرهای بود و قواعد بازی را خوب فرا گرفته بود و درس استراتژی را خوب خوانده بود. بر ضعفهای تیم خود آگاه بود و میدانست چگونه باید از نیروی انسانی خود بهترین بهره را بگیرد. در این مورد زیاد صحبت شده است که چرا ما مدیر وارد نمیکنیم. بسیاری از کشورهای پیشرفته که در تولید علم مدیریت پیشرو هستند هم این کار را میکنند و تعارفی با خود ندارند. البته هر چند ما نیروی داخلی متخصص هم در بسیاری از زمینهها داریم و کافی است به این افراد میدان دهیم.
دومین مورد نق نزدن و نبود نقزن بود. هیچ گاه مربی تیم بذر ناامیدی پخش نکرد. در شرایط کنونی کشور، ما به سختی میتوانیم از امید حرف بزنیم. سخنرانانی که همه چیز را نقد میکنند و بر همه میتازند و کلیه افراد را میکوبند در حال حاضر محبوبترین اشخاص جامعه هستند. افرادی که از شاخصهای رشد کشور صحبت میکنند در حال حاضر مخاطبی ندارند. با اینکه شرایط بسیار وخیم بود. باشگاه شرایط مالی بدی داشت و حتی دستمزد نیروی انسانی خود را نمیتوانست پرداخت کند، مربی تیم با آرامش در مقابل این سوالات میگفت این مسائل درون باشگاه است و مطرح کردنش دردی را دوا نمیکند.
سومین مورد حمایت همه جانبه هواداران باشگاه بود. آنها به تیمشان باور داشتند و از هیچ کاری برای حمایت از باشگاه محبوبشان فروگذاری نکردند. هیچ دولتی بدون حمایت جامعهاش ره به جایی نخواهد برد، مگر اینکه جامعه و مردم با حکومت همراه باشند و در دشوارترین مسیرها شانه به شانه دولتشان گام بردارند.
چهارمین مورد هم خودباوری بازیکنان و نیروی انسانی بود. آنها میدانستند اگرچه باشگاههای دیگر متمول هستند، شرایط بهتری دارند و ابزارهای بهتری را برای نتیجه گرفتن در دست دارند اما این موضوع خللی در باور و اراده آنها ایجاد نکرد. آنها با وحدت بیشتر، رفاقت بیشتر و انگیزه بالا سعی کردند خلأهای موجود را بپوشانند.