پیش از اجرای هر گونه تغییر باید واکنش افراد درگیر در تغییر را پیش بینی کرد. مثلا اگر قرار است در سازمان تغییراتی انجام شود باید واکنش کارکنان را پیش بینی کرد. در یک خانواده وقتی پدر تصمیم به تغییر شغل دارد با پیشبینی واکنش اعضای خانواده میتواند بهتر اعضای خانواده را متقاعد به این تغییر کند. سه متغیر معمولا به شما کمک میکند که متوجه شوید افراد درگیر در تغییر تمایل چندانی به تغییر ندارند. این سه مولفه عبارتند از:
شدت، منشأ و تمرکز
شدت: هر فرد دیدگاه متفاوتی نسبت به تغییر دارد. برخی افراد موفقیت خود را در تغییر میبینند در حالیکه برخی دیگر تغییر را مانع رشد خود میدانند و از آن بیزارند. افراد با شدت بالا همیشه در برابر تغییر مقاومت میکنند و جزء افراد بیزار از تغییر محسوب میشوند. بیشتر مردم ابتدا در برابر تغییر مقاومت میکنند و سپس آن را میپذیرند. افراد با شدت پایین هم نسبت به تغییر موضع خاصی نمیگیرند.
منشأ: مقاومت در برابر تغییر سه منشأ اصلی دارد:
حقایق: هر یک از ما در برخی از مواقع از حقایق برای اثبات موضع خود استفاده کردهایم. استفاده صحیح از واقعیتها میتواند به ما در غلبه بر ترس خود از ناشناختهها کمک کند.
باورها:حقایق را میتوان اثبات کرد ولی باورها را نه. باورها نظرات شخصی ما هستند که ممکن است توسط دیگران شکل گیرند. باورها همان برداشتهای ما هستند. حتما شما هم انسانهایی دیدهاید که با انکار واقعیتها در برابر تغییر میایستند، با اینکه حقایق اثبات شدهاند.
ارزشها: ارزش به چیزی گفته میشود که به باور ما استحقاق دنبال کردن یا انجام دادن را دارد. ارزشها اهمیت زیادی برای افراد دارند. ارزشها به رفتار درست یا نادرست مربوط میشوند و به ما کمک میکنند درباره اهمیت یک موضوع تصمیم بگیریم. گاهی حقایق در سر راه ارزشهای ما قرار میگیرند؛ در چنین وضعیتی اغلب اوقات ارزشها پیروز میشوند.
تمرکز: مقاومت ما در برابر تغییر از سه دیدگاه صورت میگیرد:
خود: در برابر این تغییر به من چه میرسد؟ چه چیزی به دست میآورم یا از دست میدهم؟ اگر تأثیر منفی بر فرد بگذارد مطمئنا در برابر آن مقاومت خواهد کرد.
دیگران: پس از در نظر گرفتن منافع شخصی از تغییر، تأثیر تغییر بر همکاران، همکلاسیها و یا دوستان در نظر گرفته میشود. اگر بر آنها تأثیر منفی داشته باشد افراد را در پذیرش تغییر بی میل خواهد کرد.
محیط: افراد دوست دارند نسبت به محیط خود احساس کنترل داشته باشند. هر تغییری که احساس عدم کنترل محیط را در ما به وجود آورد ما را نسبت به تغییر بیمیل میکند. به عنوان مثال مطمئنا هیچ فردی سالن مطالعه جدیدی را نخواهد پذیرفت که پر از سر و صدا باشد.