شهیندخت خوارزمی را شاید بشناسید. شاید معروفترین کتابی که ترجمه کرده موج سوم الوین تافلر باشد. زندگی جالبی دارد از ورودش به رشته پزشکی دانشگاه شیراز و سپس انصراف از تحصیل در پشت درب درس آناتومی. بعد هم کمی رشتههای ریاضی، فیزیک و زبان را زخمی میکند و وقتی این علوم رضایتش را جلب نمیکند میرود به سمت رشته روانشناسی و ظاهرا اولین دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه پهلوی میشود. بعد هم برای ادامه تحصیل راهی خارج میشود و سپس برمیگردد. چند روز پیش داشتم در میان کارهایم متنی از ایشان را میخواندم که برایم جالب بود. پیش خودم گفتم بخشی از آن را در اینجا به یادگار بگذارم (البته بخشی که برای خیلیها طولانی است).
هرگاه حال من و همسرم به خاطر وضعیت ایران و اوضاع نابسامان جهان خراب میشود، به سراغ فیلم یا مقالهای میرویم دربارە آخرین دستاوردهای علم و تکنولوژی. فضای ذهنیمان به طرز غریبی بهتر میشود. آیندهنگری مرهمی است بر این رنج جانکاه.
جامعە بشری وضعیت عجیبی را میگذراند. قرار نبود در قرن بیستویکم شاهد چنین اوضاعی باشیم. انگار ادارە امور از کنترل خارج شده است. رهبران جوامع، در مقایسه با وظایف سنگینی که برعهده دارند، بیش از پیش به کوتهقامتانی شبیه شدهاند که در صندلی بزرگ رهبری کشور خود، کوتولهای مضحک به نظر میآیند. ساختارهای سیاسی و حکمرانی به شدت ناکارامد شدهاند و نمیتوانند برای مسائل پیچیدە امروز راهحل مناسب بیابند. رشد فساد نهادینه و سقوط غمانگیز ارزشهای انسانی و نابرابریهای فزایندە اجتماعی و اقتصادی دورنمای تاریکی از آیندە بشر ترسیم میکند. آنچه امیدبخش است، حضور پررنگ مردم بسیاری از کشورها در خیابانها در اعتراض به ناکارامدی و فساد دولتمردانی است که برآنان حکومت میکنند. اما این فقط یک روی سکە واقعیت جهان کنونی است. روی دیگر روند پرشتاب پیشرفتهای علمی-تکنولوژیک است که شاید دورنمای دیگری از جامعە بشری را نشان میدهد.
باید اعتراف کنم که روزگاری در دام علمباوری گرفتار بودم و تصور میکردم پیشرفت علم و تکنولوژی میتواند به خلق جامعهای انسانیتر بینجامد. ولی واقعیتهای چند دهە اخیر نشان داد که پدیدههای سیاسی و اجتماعی و حتی فرهنگی در جامعە بشری در آن بخش از طبیعت انسان ریشه دارند که هنوز ناشناخته مانده و تا رسیدن به وضعیت مطلوب راه درازی در پیش است. علم و تکنولوژی نتوانسته مانع بروز فجایعی شود که قدرتطلبی، حرص و آز، انتقامجویی، منیت، نبود مدارای فرهنگی و قومی و نژادی و بیش از همه جهل مرکب انسان معاصر، به ویژه رهبران کشورها، عامل آن بوده است. شاید پیشرفتهای علوم مغز و اعصاب و ژنتیک بتواند در آینده ریشە فیزیکی این هیجانها و رفتارهای آسیبرسان بشر را کشف کند و برای کنترل آن راهکاری بیابد.
پیش از انقلاب علمی، این فهم و شناخت، بیشتر تجربی و حسی بود. در فرایند تولید تکنولوژی، شناخت علم از واقعیت جایگزین معرفت حسی و تجربی شد و شتاب فرایند نو شدن تکنولوژی را رقم زد. با پیشرفت علم، فهم انسان از واقعیت دگرگون شد. معلوم شد که واقعیت، پیچیده، چندلایه، و چندبعدی است. در نتیجه علوم منفک و رشتههای علمی دارای مرزهای مشخص با یکدیگر ترکیب شدند و علوم جدیدی پدید آمد (چندرشتهای و میانرشتهای و فرارشتهای). در واقع، مرزهایی که رشتههای علمی را از یکدیگر جدا میکرد محو و بیمعنا شدند. امروزه برای پژوهش دربارە هر موضوعی، تیمی از دانشمندان رشتههای گوناگون از سراسر جهان با یکدیگر کار میکنند. همین تحول در حوزە تکنولوژی نیز رخ داده است. قلمروهای جزیرهای تکنولوژی جای خود را به تکنولوژیهای همگرا و تلفیقی دادهاند. در هر نوآوری تکنولوژیک جای پای چند رشتە علمی دیده میشود.
تکنولوژی از سادهترین شکل تا پیچیدهترین آن همچنان چون شمشیری دودم کار میکند. هم میتواند نجاتبخش باشد و هم آسیبرسان. در تحلیل آثار تکنولوژی بر زندگی انسان، توجه به این واقعیت ضروری است. برخی تکنولوژیها بنیانهای اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی جامعه را از بُن زیرورو میکنند. این دسته از تکنولوژیها را گسستآفرین میدانیم. بدین معنا که با حضور دستاوردهایشان در زندگی انسان، در فرایند تحول اجتماعی گسست میآفرینند. زندگی انسان، قبل و بعد از پیدایش آنها، با یکدیگر متفاوت میشود. بسیاری از این دستاوردها، از جمله رادیو، تلویزیون، هواپیما، تلفن، کامپیوتر، تلفن همراه و البته اینترنت از این نوع هستند.
برخی تکنولوژیها نقش مادر را دارند. بدون آنها تکنولوژیهای دیگر به وجود نمیآمدند. تکنولوژیهای دیجیتال، به ویژه هوش مصنوعی از این نوع هستند. بیت میتواند صفر یا یک باشد. ولی کامپیوتر کوانتومی این مبنا را به کیوبیت تغییر داد که میتواند همزمان هم صفر باشد و هم یک، یا یکی از این دو. به این معنا که دادهها به طور همزمان به شکل صفر و یک ذخیره میشوند. هنوز دامنە کاربرد کامپیوتر کوانتومی روشن نیست و تا تجاری شدن این نوع کامپیوتر شاید راه درازی در پیش باشد. اما میتوان حدس زد که در بسیاری از زمینهها تحولی باورنکردنی پدید میآورد. بدین ترتیب کامپیوتر کوانتومی در مقایسه با کامپیوتر دیجیتالی همان تحولی را پدید میآورد که کامپیوتر دیجیتالی در مقایسه با ابزار آنالوگ پیش از خود به وجود آورد.
شرکتهای گوگل و مایکروسافت و اینتل و البته دانشگاه هاروارد مشغول ساخت کامپیوتر کوانتومی و حل مشکلات ساختاری آن هستند. گوگل در اکتبر 2019 با رونمایی از اولین کامپیوتر کوانتومی 54 کیوبیتی خود به نام سیکامور ادعا کرد که در این زمینه پیشتاز است و میگوید، در یک تست واقعی، سیکامور در 200 ثانیه کاری را انجام داده که برای پیشرفتهترین سوپرکامپیوترهای جهان 10 هزار سال طول میکشد!
رقیبش IBM واکنشی فوری نشان داد و ادعا کرد که این کار که شبیهسازی است و طی دو روز و نیم قابل انجام است نه ده هزار سال! جالب آنکه این شبیهسازی بر روی سوپرکامپیوتر summit انجام شد که ساخت IBM و در اختیار ناساست. مهم نیست که ادعای کدام درست باشد. مهم آن است که کار بر روی ساخت کامپیوتر کوانتومی و حل مشکلات ساختاری آن آغاز شده و رقبای سرسخت و پرتوانی در این زمینه سخت میکوشند بر دیگری پیشی گیرند. نتیجه آن خواهد بود که بشر ابزاری در اختیار خواهد داشت برای انجام پردازش و محاسبات پیچیده بر روی حجم عظیمی از داده و شبیهسازی سیستمهای بسیار پیچیده و مدلسازی آن هم با چنان سرعتی است که تاکنون سابقه نداشته است.
از زمانی که الن تورینگ جوان نابغە انگلیسی هوش مصنوعی را وارد ادبیات علمی ما کرد زمان زیادی میگذرد. (فیلمش جالب است، اگر وقت داشتید حتما ببینید). تورینگ کشف کرد که از نظر ریاضی، تحقق هوش مصنوعی امکانپذیر است. او چنین استدلال کرد که انسان برای تصمیمگیری و حل مسئله از منطق استفاده میکند. چرا ماشین نتواند چنین کاری را انجام دهد؟ در دهههای 1990 و 2000 بود که وضع تغییر کرد. شکست گری گاسپاروف قهرمان و استاد بزرگ و از نوابغ کمنظیر شطرنج جهان از کامپیوتر در 1997 گامی بلند در راه تولید برنامە تصمیمگیری مبتنی بر هوش مصنوعی بود. کامپیوترها به سرعت پیشرفت کردند و پاسخگوی نیازهای هوش مصنوعی شدند. از آن پس، هوش مصنوعی پرشتاب توسعه یافت.
با پیدایش کامپیوتر کوانتومی، هوش مصنوعی وارد عرصە تازهای میشود. محدودیت سرعت و قدرت محاسبه از میان خواهد رفت. ترکیب هوش مصنوعی با کامپیوتر کوانتومی است که سرنوشت آیندە بشر را رقم خواهد زد. امروزه هوش مصنوعی به معنای ساخت ماشینهای هوشمندی با توانایی انجام فعالیتهای پیچیدهای مانند شناخت و ادراک و تصمیمگیری و استدلال و مدلسازی و استنتاج و یادگیری و ارتباط کلامی و تعامل با محیط در حدی فراتر از توانایی انسان و بدون دخالت انسان است. این امر نخست در رباتیک تجلی یافت و امروزه شاهد هوشمند شدن همە ابزاری هستیم که در زندگی روزمره به کار میبریم. هرکاری که انجامش به هوش انسان نیاز داشته باشد، به ماشین واگذار میشود. میگویند در آیندهای نزدیک شبکهای از تارها و حلقههای هوشمند انسان را در آمیزهای از فضای فیزیکی و مجازی غرق خواهد کرد.
چاپگر سهبعدی را میتوانید ببینید. بیش از یک دهه از عمر این تکنولوژی نمیگذرد ولی آنقدر سریع توسعه یافته که به نظر میرسد آثار عمیقش از هماکنون آشکار شده باشد. با کمک این تکنولوژی امکان چاپ هر چیزی از مجسمە سهبعدی خودمان تا تولید مواد غذایی و خودرو و حتی موتور موشک، اندامهای بدن مانند قلب و قرنیە چشم و پوست و هر چیزی که نیاز به پیوند داشته باشد نیز با این دستگاه قابل چاپ است. برای چاپ غذای دلخواه، انواع مواد غذایی مانند شکلات و گوشت و ماکارونی و سس و هرچیزی که برای چاپ آن غذا لازم باشد، وارد چاپگر میشود. غذایی به سلیقە مشتری با موادی به انتخاب خودش و سالم و البته خوشمزه از دید مشتری ارائه میشود. فکرش را بکنید چه چیزهای جالب دیگری را میشود چاپ کرد و چه دنیای جالبی را در آینده خواهیم داشت.
وقتی متن رو می خوندم، خصوصا بخش ابتدایی رو،صحبت هایی در مورد نگرش شهید فخری زاده به علم برام مرور میشد
شنیدن این صوت در مورد بخشی از کارهای علمی شهید فخری زاده و دیدگاهشون به این حوزه شاید براتون جالب و مفید باشه
برش های متنیش رو میذارم که ارزیابی کنید
🔰بخشهای از سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین روحالله صدوق
در مراسم بزرگداشت دانشمند هستهای و دفاعی
«شهید مجاهد محسن فخریزاده»؛ 12 آذر 1399:
✅ مطالبی که در این جلسه عرض میکنم براساس آشنایی و مشاهدات مستقیم خود یا با یک واسطه از #شهید_فخری_زاده است.
☑️ در جلسه حدود دو ماه پیش ما با این شهید بزرگوار، ایشان در حضور ریاست دانشگاه عالی دفاع ملی به صراحت فرمود: «فیزیک موجود به بنبست مطلق رسیده است». در حالی که این بیان شجاعانه، خلاف هویت و جایگاه علمی این دانشمند بود.
✅ این دانشمند شهید، ضرورت #تحول در علوم پایه (فیزیک، ریاضی و زیست) را به صورت قاطع مطرح کرد و این «ضرورت» را براساس پاسخ به سؤالات امروز انقلاب اسلامی میدید.
☑️ زیرا انقلاب اسلامی، معادلات مادی دنیا را به چالش کشیده است و برای اسلام، #تمدنی قایل است که ماهیت آن با تمدن موجود متفاوت است و کسی که مدعی تمدن است نیازمند معادلات و محاسباتِ تمدنی مخصوص خود میباشد.
✅ اساسا «علم» برای افراد هویت ایجاد میکند و خداوند متعال نیز امتحان هر کسی را در هویت او قرار میدهد؛ بهطور نمونه اگر شخصی استعداد و ظرفیتی دارد که میتواند مجتهد جامعالشرایطی شود، موضوع امتحان او نیز همین هویت علمی خواهد بود که: «چگونه اجتهاد و هویت خود را در مسیر اسلام خرج کند».
☑️ این شهید مجاهد، علیرغم اینکه دارای هویت فیزیکدان و #دانشمند_هسته_ای است به خاطر #هویت_انقلابی خود و دغدغه پاسخ به سوالات اساسی انقلاب اسلامی برای ساخت #تمدن_الهی، به حوزهای علمیه میآید تا با بررسی منطق و فلسفه موجود، پاسخ این سوال را دست یابد که: «آیا میتوان تفسیر از مقوله «حرکت» را به توحید متصل نمود؟»
✅ ایشان قایل بود که فلسفه موجود در حوزهها و #حرکت_جوهری اگر مدعی جریان تحقق آن در سطح جامعه است باید بتواند در عرصه علوم پایه (فیزیک و...) و جریان آن در عینیت وارد شود؛ که تا به امروز نتوانسته است.
☑️ وقتی یکی از دوستان حوزوی ما در جلسهای با این شهید بزرگوار، این احتمال را مطرح کرد که «میتوان تغییراتی را در فیزیک انجام داد که نسبت آن با فلسفه الهی تمام باشد و امکان تولید #ریاضیات_جدیدِ متناسب با آن وجود دارد» ایشان با توجه به اینکه این احتمال میتواند جریان اسلام را در علوم پایه تضمین کند، در همان جلسه بدون بروکراسیهای مرسوم اداری به معاونین خود میگوید: «تصویب شد و ابلاغ شد». و تا آخر عمر شریف خود (حدود 5 سال) حمایت مادی و معنوی از ایده نمود.
✅ در دوران دفاع مقدس نیز وقتی معادلات کلاسیک نظامی در برابر قوای سپاه دشمن به بنبست رسید، عدهای از جوانان انقلابی صفرالکف (بدون هویت نظامی و سابقه عملیاتی) توانستند معادلات تقابل نظامی را تغییر بدهند و موفق به مقابله با سپاه دشمن شدند.
☑️ تقریبا تنها کسی که توانست در بُعد نظامی، همان شیوه و معادلات الهی در دوران دفاع مقدس را در دوران بعد از جنگ تحمیلی نیز جریان دهد، شهید #حاج_قاسم_سلیمانی بود که در آخرین سخنرانی خود در نشست سالانه فرماندهان سپاه به تناقضات آن معادلات مدیریتی دفاع مقدس با منش و روشهای حاکم بر مجموعههای نظامیِ بعد از دفاع مقدس به صورت مفصل میپردازد.
✅ شهید محسن فخریزاده نیز جزو معدود مدیرانی بود که در بُعد علم و دانش، از همان شیوه مدیریتی دوران دفاع مقدس استفاده میکرد.
منبع : حسینیه اندیشه