مطمئنا یکی از روزهای سخت زندگی روزی است که تو باید یک سری از ادمها را کنار بگذاری. این کار می تواند شامل کنار گذاشتن ادمها و دوستان و اقوام باشد که نکتش این است که تو خیلی هم دوستشون داری، ادمهای بسیار خوبی هم هستند، خیلی هم در یک سری شرایط بهت کمک کردند ولی باید کنارشون بگذاری تا بتوانی به مسیر رشدت ادامه دهی. در واقع این یه چرخه است، در گذشته جایی یادم است که اسمی به نام قانون خلأ برخورد کرده بودم که میگفت باید یک خلأ ایجاد کنی تا ادمهای جدید بتوانند وارد شوند. ولی باید یه جای خالی باشد نمی شود با هر کسی اشنا شدی بخواهی نگهشون داری بعد کلی ادمهای جدید باز بخواهی وارد دایره روابطت کنی. بهرحال انسان یک ظرفیتی داره توی داشتن دوستان، توی داشتن رابطه حتی توی لذت بردن از زندگی.
توی خیلی از سازمانها هم این اتفاق می افتد. یه سری افراد که خیلی دوستشون دارید، خیلی برای رشد کسب و کار هم زحمت کشیدند و خیلی هم انسان خوبی بوده و هستند ولی باید باهاشون قطع همکاری کنید. دلیلشم ساده هست کارشان در سازمان تمام شده. شغلش دیگر وجود ندارد. ولی هنوزم هم ادم خوبی هستند، فقط توانمندیشان با شغل دیگر همخوانی ندارد. حالا یه شغل دیگر به انها در سازمان بدهی هم پتانسیل و توانایی در ان کار ندارد و استعدادش را فقط تلف میکند و سازمانت رو هم تلف میکند. جایی که ادم نمیداند چکار کند یا باید تصمیم سخت بگیرد یا رو به انحطاط برود.