لحظه تحویل سال برای من امسال به تنهایی گذشت. به قول یکی از دوستانم تنهایی در حال دیفالت شدن روی تنظیماتم و در حال بارگذاری است. وقتی تنها باشی انگار لزومی هم نمی‌بینی که سفره هفت سینی باید باشد. لزومی هم نمی‌بینی که در وقت تحویل سال حتی بخواهی بیدار باشی. وقتی خواستم بخوابم به فردایی فکر کردم که احتمالا خیلی از دوستان بیدار مانده‌اند و بعد از تحویل هم پیام داده‌اند . افرادی که تنها در لحظه تحویل سال پیام می‌دهند.

به هر حال پیام گرفتن در مناسبت‌ها خوب است اما همیشه از متن‌های کپی شده متنفر هستم. متنی که خیلی رسمی می‌نویسد سال نو را به شما و خانواده محترمتان تبریک می‌گویم؛ با احترام، فلانی. متن سردی که هیچ حس خوبی در آن منتقل نمی‌شود. به هر حال اگر قرار است متنی بفرستیم بهتر است اگر شخصی سازی نمی‌کنیم حداقل شعری باشد، جمله زیبایی یا ... که حداقل کمی به خواندن آن تحریک بشویم نه اینکه با خواندن ابتدای آن از خواندن بقیه صرفنظر کنیم.

امسال کشور با اتفاق ناگواری در همان اول سال روبه رو شد و سیل در مناطقی از کشور جان بسیاری را گرفت. همیشه فکر می‌کنم چقدر سخت است در لحظاتی که کل کشور شاد هستند، یک عده باید داغدار شوند. به این فکر می‌کنم در این اتفاقات افرادی که از دنیا رفتند هیچوقت فکر نمی‌کردند در عید بزرگ کشور با چنین اتفاقی از دنیا بروند. فکر می‌کنم چرا این افراد دچار حادثه شدند؟ حکمت، سرنوشت، شانس، کارما و ...

کمی دیگر در فکر هستم که متنی از دکتر محمدیان مرا به خود می‌آورد: همه در این حوادث دیگران را مقصر می‌دانند، کمتر دیده‌ام کسی سهم خودش را در بروز چنین حوادثی و از آن مهمتر در کمک به عبور از این بحران مطرح کند. این حوادث علل زیادی دارد که ما علمش را نداریم اما حتما ما هم سهمی در بروز چنین حوادثی و کمک به حل آنها داریم. بیاییم سهم خود را ادا کنیم.

نقش ما گاهی با انجام ندادن وظایف، گاهی با تلف کردن وقت، گاهی با سکوت، گاهی با یاد نگرفتن حفاظت از طبیعت و ... است. اگر امروز چنین شرایطی پیش آمده ما هم در به وجود آمدنش نقش داشته‌ایم. وقتش است که یکبار دیگر نگاه کنیم و ببینیم که در کجا ایستاده‌ایم.

عید نوروز تلخ

۲ ۰