۴ مطلب در خرداد ۱۳۹۸ ثبت شده است.

شخصیت ورزشکاران و مربیان ورزشکاران در ورزش می‌تواند از دور و با نگاهی سطحی، سلطه‌جو و قوی دیده شود، اما ویژگی‌های بسیاری وجود دارد که به ورزشکاران اجازه می‌دهد که نه تنها رهبر در زمینه ورزش باشند بلکه در تمام جنبه‌های زندگی نیز رهبر موفقی باشند.

اوگیوی و توتکو ویژگی‌هایی مانند اقتدارگرایی، سختی، تفکر مستقل، بلوغ عاطفی و واقع گرایی را به عنوان ویژگی‌های مهم برای رهبری قلمداد می‌کنند. همیشه تنش و استرس روانی و احساسی که در طی یک رقابت ورزشی به وجود می‌آید، به عنوان یکی از واضح‌ترین ویژگی‌هایی که یک رهبر در آن شرایط قرار دارد می‌توان در نظر گرفت.
رئیس‌جمهور دوایت دی. آیزنهاور اظهار داشت که رهبران در حال حاضر دارای بال هستند و منتظر فرا خوانده شدن و استفاده از آن در شرایطی هستند که رهبری نیاز به ارائه آن دارد.
او معتقد است فردی که کار خود را خوب انجام می‌دهد به طور قانع کننده‌ای اعتماد به نفس دارد نگران مشکلات و بدخواهانش نیست، هر فردی که کار خود را درست انجام می‌دهد و دارای انگیزه‌های مناسب است از نظر دیگران مؤثر است.
همان‌طور که رهبران متولد می‌شوند و نمی‌توان تشریح کرد که چرا آنها رهبران بهتری نسبت به سایرین هستند نمی‌توان توضیح داد که چرا برخی افراد ورزشکار بهتری نسبت به بقیه هستند. ورزشکار با انجام ورزش دارای اعتماد به نفس می‌شود و با حضور در فضای رقابتی اعتماد به نفس خود را ارتقا می‌دهد که این باعت می‌شود این افراد نتایج مطلوبی را در زمینه‌های دیگر زندگی هم بتوانند به دست آورند. داشتن ویژگی اعتماد به نفس به یک فرد این امکان را می‌دهد که در  وضعیت ناآرام سازمان یا فضای موجود حضور موثر داشته باشد.
تحمل استرس نیز یک ویژگی مهم در رهبری است

یکی از مفهوم‌هایی که  همیشه در زندگی بسیار به من کمک کرده است مفهوم استعاره است. استعاره نه به آن مفهومی که در ادبیات و صنایع ادبی وجود دارد. بیشتر منظور من در این نوشته را استعاره‌های مفهومی در برمی‌گیرند. استعاره به نوعی روشی در بیان یک موضوع است که به معنای به‌کاربردن یک واژه یا عبارت به‌جای عبارت دیگر است. هر زمان که سخنرانی افراد بزرگ را دیده‌ام یا نوشته‌های نویسندگان بزرگ را خوانده‌ام چیزی که بیشتر از همیشه از آنها در ذهنم باقی مانده است استعاره‌های زیبایی بوده که آنها استفاده کرده‌اند.

واژه‌ای که می‌خواهم درباره‌اش بنویسم و استعاره‌ای که همیشه در ذهنم برای آن وجود دارد را بیان کنم "استراتژی" است. واژه استراتژی از کلمه یونانی استراتگوس گرفته شده است.

در گذشته ارتش یونان باستان از گروه‌های کوچک سربازان متعلق به خاندان‌های یونانی تشکیل شده بود که توسط افرادی به نام استراتگوس فرماندهی می‌شد. پس استراتگوس به معنی فرماندهی ارتش یا لشکر بوده است. همیشه با دوستم که حقوق بین الملل می‌خواند در این مورد صحبت می‌کنم که استراتژی از فیلدهای مرتبط با شما آغاز شد اما در حال حاضر دیگر پرچمدار استراتژی فیلدهای نزدیک به شما دیگر نیست.

به خاطر همین تعاریف اولیه استراتژی بیشتر جنس نظامی دارد مانند استراتژی یعنی نقشه و هدایت عملیات جنگی؛ به همین ترتیب اثر کلاسیک سان تزو به نام هنر جنگ در حدود ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح هم به عنوان اولین کتاب و بحث در مورد استراتژی شناخته می‌شود. اما به تدریج تعریف‌های استراتژی رنگ دیگری گرفتند مانند استراتژی یعنی استفاده از منابع موجود سازمان به صورت کاراتر. نام‌های دیگری بر سر زبان افتادند از جک ولش، پورتر و میتنزبرگ تا هندرسون و رابرت گرنت.

در این نوشته من قصد ندارم تعریفی از استراتژی ارائه دهم چرا که اصولا به نظر من تعریف کلی برای استراتژی وجود ندارد. تعریفی که استراتژی برای من دارد قاعدتا تعریف مناسبی شاید برای شما نباشد چرا که جنس استراتژی به این شکل خشک نمی‌باشد. کلا درس استراتژی با دروس دیگر متفاوت است.

به نظر من "استراتژی مانند لباس است" به تن یکی می‌نشیند و به تن فردی دیگر نمی‌نشیند. یک استراتژی به یک سازمان می‌آید و جواب می‌دهد و در سازمان دیگر باعث نابودی می‌شود.

"استراتژی مانند لباس است"

ماه رمضان هم به اتمام رسید. چند باری قصد کردم که راجبش بنویسم اما نشد تا اینکه زمان از دست رفت و این ماه به پایان آمد اما به هر حال به خودم گفتم سعی خود را بکنم تا چند کلامی از این ماه بنویسم.

ماه رمضان، ماهی که برای ما ایرانیان علاوه بر مذهبی بودن آن، نوستالژی‌های خاصی را به همراه دارد. از بچگی‌هایمان گرفته که اصرار داشتیم ما را برای سحری بیدار کنند تا اینکه بتوانیم تا ظهر دوام بیاوریم و روزه کله گنجشکی بگیریم. از سحری‌هایی که به اصرار مادر باید تا لقمه آخر غذا می‌خوردیم تا حال و هوایی که دعاها و مناجات خاص آن زمان برایمان داشت.

از افطارهایی که بدو بدو می‌خواستیم کل سفره را خالی کنیم اما به زور و اجبار مادر ابتدا باید آب جوش افطار را می‌خوردیم. داغ داغ می‌خوردیم تا رخصت رسیدن به گزینه‌های دیگر روی سفره صادر شود.

دلمان برای آن بچگی‌ها تنگ شده است. از اینکه به ما هم التماس دعا می‌گفتند تا فکر کنیم داریم بزرگتر می‌شویم. از آن حال خوب روزه کله گنجشکی که بعدها هر چه کردیم آن شیرینی بار اول برایمان زنده نشد که نشد. نمی‌دانم چه شده است؛ حس‌هایمان مثل گذشته نیست، زولبیا و بامیه‌هایمان خوشمزگی سابق را ندارند. آن طاقت فرسایی با پایان شیرین داستان دیگر وجود ندارد. مثل اینکه مثل فیلم‌هایمان پایان باز وجود دارد.

سریال‌ها و فیلم‌های گذشته در ماه رمضان هم حس و حال دیگری به ما منتقل می‌کرد. انگار واقعی‌تر بودند، احساس نزدیکی بیشتری با آن داشتیم و انتظار شیرینی برای شروع شدنشان می‌کشیدیم.

اولین ماه رمضان بدون برنامه ماه عسل

رایان وستوود مدیر عامل شرکت سیمپلاس می‌باشد که فعال در فروش پلاتین است. او کارآفرینی با تجربه و همچنین نویسنده کتاب‌های پرفروش و سخنران معروف در کارآفرینی است. او در مقاله زیر به این موضوع می‌پردازد که چرا استفاده از کارکنانی که سابقه ورزشی دارند برای یک سازمان می‌تواند مفید واقع شود.

به سختی می‌توان موفقیت‌های الهام‌بخش ورزشکاران نخبه جهان را به رسمیت نشناخت. شجاعت، تمرکز، راهبری شخصی و یک چشم‌انداز مناسب از پیروزی، اساس هر داستان موفقیت است. به عنوان یک کارآفرین، باید به این نکته توجه کرد که ویژگی‌های شخصیتی یک ورزشکار المپیک که طی سال‌ها آموزش رشد می‌کند می‌تواند از مهارت‌های مورد نظر شرکت‌های پیشرو امروزی نیز باشد.

زمانی که دیدگاه شرکت شما شامل یک فرهنگ کار مثبت، سازنده، با انگیزه، حامی و پشتیبان است توجه خود را باید روی افرادی متمرکز کنید که تا حد زیادی تجربه پیمودن یک مسیر متمرکز را داشته‌اند. در اینجا پنج دلیل وجود دارد که چرا استخدام افراد با سابقه ورزشی یک حرکت پیروزی بخش برای شرکت شما می‌تواند باشد.

1- ورزشکاران دارای انضباط شخصی هستند

تصمیم یک ورزشکار برای خروج از رختخواب و یا ماندن در رختخواب برای 5 ساعت تمرین کردن یک انتخاب شخصی است. اما ورزشکاران ارتباط مستقیمی بین منظم رفت و آمد کردن در ابتدا می‌بینند و این چیزی است که آن‌ها را با انگیزه نگه می‌دارد. ورزشکاران قبلا با حفظ توازن تمرین و استراحت هماهنگ هستند. آنچه کارفرما نیاز دارد یک کارمند مولد و با انگیزه است که مفهوم مدیریت زمان در زندگیش کاربرد داشته است.

2-  مفهوم کار تیمی را تا حدی درک می‌کنند