اختلاف بین نسلها به اندازهای در علوم اجتماعی و منابع انسانی مهم است که در سال 1923 کارل مانهایم، جامعهشناس مجاری این موضوع را به عنوان یک مسئله علمی مطرح کرد و سپس نظریههای این حوزه به تدریج تکمیل شد. این نظریه توسط گرام کدرینگتون مورد بررسی و توسعه قرار گرفت. یکی از کاملترین نظریهها در این زمینه نظریه نسل X، Y، Z است. این نظریه افراد را به سه دسته تقسیم میکند. این تقسیمبندی براساس شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی متولدین دورههای زمانی مختلف در اروپا و آمریکا شکل گرفته است و الزاما کاملا منطبق بر شرایط و فرهنگ و کشور ما نیست. اما به هر حال از بسیاری جهات متولدین نسلهای یکسان در همه جای دنیا دارای ویژگیهای یکسانی هستند. البته دو نسل دیگر به نام نسل ساکت (silent) و نسل baby boomer هم وجود دارد که برای اختصار از توضیح راجع به آن خودداری میکنیم.
نسل X
این نسل متولدین ۱۳۴۲ تا ۱۳۵۸ را شامل میشود. دوره نوجوانی و جوانی نسل X همزمان با اتفاقات سیاسی جهانی نظیر انقلابهای مردمی، شکست دیوار برلین و پایان یافتن جنگ سرد بود. از آنجا که متولدین نسل X در یک دوره پر تلاطم به دنیا آمدهاند، تغییر را یک مسئله عادی در زندگی میدانند. این نسل، به کار کردن در شرکتها و استرس کاری فراوان عادت کردهاند. اکثر افراد این نسل معتقدند که تنها کسی که میتواند به آنها کمک کند خودشان هستند، آنها سخت کار میکنند تا بتوانند نسبت به درآمد و هزینههای زندگی به تعادل برسند. سخت کار کردن، منضبط بودن و وقت شناسی از دیگر خصوصیات این نسل است.
نسل Y
این نسل متولدین ۱۳۵۸ تا ۱۳۷۸ را شامل میشود که به نوعی متولدین بعد از انقلاب اسلامی میباشند. به این نسل، نسل Millennium (هزاره) نیز گفته میشود. این نسل در بستر فناوریهای نوین ارتباطی رشد یافته و علاقمند به ارتباط با همسالان و دوستان خود است. آنها همواره در تلاشند تا خود را به آخرین تکنولوژیهای روز مجهز نمایند. آنها در دنیای مجازی با افراد زیادی در ارتباط هستند و از اتفاقات جهان باخبرند. نسل Y همواره سعی میکند تا زندگی راحت و بدون دردسری را برای خود فراهم نماید. این نسل علاقمند است کارها را سریعتر پیش ببرد و حوصله انجام کارهای طولانی مدت را ندارد. هرچند بسیاری معتقدند که متولدان نسل Y نسبت به جامعه اطراف بیتفاوت هستند اما در واقع اینطور نیست و آنها به دنبال بهبود شرایط اجتماع هستند ولی با جهانبینی خودشان!
تکنولوژی برای نسل X آزاردهنده است و از استفاده آن اجتناب میکنند. این در حالی است در نسل Y استفاده از این ابزار به شدت رایج است و این یکی از چندین کلیشه رایج بین این دو نسل است. در حالی که تفکر هر دو نسل درباره تکنولوژی اشتباه است.
نسل Z
نسل Z نام گروهی از جامعه است که از سال 1378 به بعد از آن متولد شدهاند که دهه هفتاد و هشتاد و تا حدودی نودی میباشند. نامهای دیگر این نسل، نسل گوگل و نسل سی و نسل کاکس است. این نسل مصرف کنندگان قهاری هستند که تاثیر زیادی بر خریدهای والدینشان دارند و یک دوره طولانی سابقه استفاده از فناوری ها نوین را دارند.
نسل Z به عنوان مشتری و مخاطب اصلی آینده همواره دارای اهمیت بالا بوده و همه پژوهشگران و سیاستگذاران میبایست با در نظر گرفتن این نسل و ویژگیها و خصوصیات آنها برنامهها و سیاستهای خود را تدوین کنند. متولد نسل Z در ایران بیشتر آنها یا دانشآموز هستند یا میخواهند به تازگی وارد دانشگاه شوند، نسلی هستند که زاده تکنولوژی، شبکههای اجتماعی، اینترنت و گوشیهای هوشمند بوده و بدون آنها زندگی برایش معنا ندارد. افراد این نسل هر لحظه ممکن است از چیزی دل زده شوند. این موضوع، ریسک فعالیت در این نسل را بالا میبرد. یکی از نمونههای تغییر سلیقه آنی نسل Z این است که 25 درصد این نسل در حال حاضر با فیسبوک که سلطان عرصه شبکههای اجتماعی محسوب میشد، خداحافظی کرده و به سراغ رقبای آن رفتهاند. هر چند این درصد در ایران میتواند از این هم بالاتر باشد. به هر حال واضح است که زندگی این نسل به شدت تحت تاثیر فناوری و ارتباطات گسترده مجازی قرار گرفته است.
دسترسی آسان به اینترنت و ابزارهای مختلف نظیر موبایل، تبلت و لبتاب و همچنین حضور گسترده در شبکههای اجتماعی بسیار مشهود است که این دلیل به خاطر میل به حضور در اجتماع و دیده شدن و مورد اهمیت واقع شدن آنها است. این نسل به اندازهای به فناوری گره خورده که همیشه ترندهای حوزه فناوری را دنبال میکند و دوست دارد جدیدترین تکنولوژیها را امتحان کند. اگر سوالی ذهن این نسل را درگیر کند، میداند که جواب سوالش را باید در کدام منبع جستجو کند. این نسل که با خصلت تنبلی و اعتیاد به تلفنهای هوشمند شناخته میشوند، به طور کلی دنیای کسب و کار را تغییر میدهند. نسلی که عاشق خلاقیت و نوآوری است، ریسکپذیری بالایی دارد، و مهارتی وصف نشدنی در جستجوها و تحقیقات آنلاین دارد.
ویژگیهای شخصیتی نسل Z
نااطمینانی: ریسک در دنیای امروز با زندگی در هم آمیخته شده است. دیگر حتی داشتن یک مدرک دانشگاه هم تضمین کننده آینده موفق نیست. آنها به راههای موفق گذشته دیگر اطمینان ندارند و سعی میکنند راه خودشان را بسازند.
تأکید کمتر بر مادیات: بسیاری از خانوادهها در حال بازنگری اولویتهای مادی خود هستند. این روزها کار داوطلبانه در حال رشد قابل توجهی است. تعداد زیادی از جوانان به دنبال سبکهای زندگی خودکفا هستند. اهمیت مادیات برای این نسل به عنوان مثال کمتر از اهمیت سبک زندگی مورد علاقه است.
صرفهجویی هوشمندانه: افراد این نسل با اصول و فرایندهای مالی بسیار آشنا هستند. این افراد از طریق یازیهای مجازی مانند فارم ویل که یک مزرعه مجازی داشته اند یاد گرفتهاند به دنبال بهترین معامله باشند. آنها دو دو تا چهارتای خودشان را دارند.
ترجیح پس انداز به بدهی: این نسل برخلاف نسل خوشبین Yتمایل دارند خودشان اینقدر پسانداز کنند که بتوانند چیزی را که دوست دارند بخرند. این افراد قرض گرفتن پول را زیاد دوست ندارند.
رویای ثروتمند شدن واقعی: این افراد با تصویر افرادی مثل مارک زاکربرگ بزرگ میشوند و در دنیای واقعی به دنبال تحقق رویاهای خود میگردند.
نیازهای نسل Z
نسل Z، اگر درک شود، مشکلات و نیازهایش شناخته شود و بستر مناسبی برای رفع خواستههایش فراهم گردد، مجال خودشکوفایی خواهد یافت. این موضوع بیانگر این واقعیت است که نسل جوان و نوجوان، دارای نیازهای خاصی میباشند که برخی از آنها عبارتند از:
- نیاز به مقبولیت و احترام
- نیاز به قدردانی
- نیاز به داشتن هدفی مشخص در زندگی
- نیاز به احساس رشد، کمال و خودشکوفایی
- نیاز به استقلال
- نیاز به احساس تعلق
- نیاز به دوستی و مهربانی
- نیاز به امنیت و آسایش
- نیاز به احساس هویت و شناخت خود
- نیاز به معنویت و مذهب
آنها مثل نسلهای گذشته خود دیگر به تحصیلات عالی بهعنوان ابزار مالی نگاه نمیکنند و میدانند که تحصیلات عالی راه کسب درآمد دیگر نیست. 75 درصد از جوانان نسل Z بر این باورند که ورود به دانشگاه، تنها راه برای آموزش و تحصیلات خوب نیست. این جوانان هدف از تحصیلات دانشگاهی را آمادهشدن برای شغل آینده خود میدانند. بسیاری از آنها رشته دانشگاهیشان را براساس دردسترسبودن شغل آینده انتخاب میکنند.
این نسل به کارهای نیمهوقت و دورکاری بیشتر برای درآمد توجه بیشتری دارند. 77 درصد از جوانان نسل Z از طریق آزادکاری (فریلنسری) و شغلهای نیمهوقت یا نظیر آن، درآمدی مازاد بر شغل روزانهی خود کسب میکنند. نسل قبلی آنها (نسل Y) تمامی جوانب و زوایای زندگی خود را در رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذاشتند و دقیقا به همین دلیل، وقتی کارفرما سوابق آنها را در گوگل جستوجو میکرد، از این موضوع آسیب میدیدند. شاید نسل Z مدت زمان بیشتری در شبکههای اجتماعی سپری کنند؛ اما آنها یاد گرفتهاند نکات کمتری را به اشتراک بگذارند. متوسط زمان استفاده از اینترنت همراه برای نسل قبل به سه ساعت و برای نسل Z به چهار ساعت میرسد. 87 درصد از آنها معتقدند خصوصی نگهداشتن پستها به مراتب مهمتر از جمعآوری لایک و اشتراک گذاری بیشتر است.
زمان آن رسیده است که به نسل Z بیشتر از قبل توجه کنیم. نسلی که آینده کشور در دستهای آنها میباشد. بهتر است فضای مناسبی مطابق با نیازهای آنان فراهم شود و در نظر داشته باشیم که موفقیت آنها میتواند موفقیت یک جامعه را رقم بزند.
وبلاگ خوبی دارید.دنبال شدید .لطفا ما را دنبال کنید و در بخش نظرات در صورت امکان شرکت نماییدhttp://pizzabashi.blog.ir