به طور واضح مدیر منابع انسانی نقش مهمی در تصمیمگیری کسب و کار ایفا میکند. به نظر شما چگونه میتوان تصمیمات بهتری در زمینه منابع انسانی گرفت. فرض کنید میخواهید با تغییر فرهنگ سازمانی شرکت، کارایی کارمندان را افزایش دهید. به چه شکل متوجه مناسب بودن این اقدام برای سازمان میشوید. اجازه دهید با یک داستان شروع کنیم.
مردی در وسط میدان تایمز در منهتن ایستاده بود و بشکن میزد. بعد از مدتی زنی به او نزدیک شد و پرسید: ببخشید آقا شما برای چه بشکن میزنید؟
مرد پاسخ داد که دارم ببرها را دور میکنم.
زن جواب داد اما به غیر از ببرهایی که در باغ وحش هستند تا کیلومترها در این اطراف ببری وجود ندارد.
مرد جواب داد بشکن زدن من حسابی موثر بوده است، اینطور نیست؟
برخی اوقات مدیران، به عنوان مثال توسعه فرهنگ را برای سازمان خود در دستور کار قرار میدهند. آنها این کار را انجام میدهند تا فقط زبانبندی را شکل دهند. به این معنا که یک سری فعالیتها انجام شود تا فقط زبان بقیه را با آن بتوانند ببندند و نشان دهند که شرکت یا سازمان آنها هم توسعه فرهنگ سازمانی دارد. معمولا هر رویکرد مثبتی هم که در سازمان اتفاق میافتد به آن توسعه فرهنگ سازمانی نسبت داده میشود.
انتخاب اولویت یا بهانهها
شما باید به این نتیجه برسید که اولویت شما چیست. چه چیزهایی در سازمان شما اولویت محسوب میشوند. توسعه فرهنگ سازمانی برای شما اولویت دارد یا ارزیابی عملکرد کارکنان؟ اگر در سازمان شما فرهنگ سازمانی اولویتی ندارد بهتر است در حال حاضر آن را فراموش کنید. لطفا انگشتتان را از روی دکمه فرهنگ سازمانی بردارید. به دنبال بهانه نباشید، نگویید معمولا همه سازمانها باید فرهنگ سازمانی را توسعه دهند پس ما هم بر روی این موضوع باید همین حالا کار کنیم.
جملههای قشنگی در دنیا وجود دارند که میتوانید برای پشتیبانی از کارهایتان بیاورید. بله میتوان گفت شما نمیتوانید درخت سیب خیلی رضایت بخشی را در کنار فاضلاب پرورش دهید. اما وقتی دنبال بهانه برای توجیه کارتان هستید فعالیتهای شرکت بهتر نمیشود. اغلب، دلایل بهانهای بیش نیستند، ما از آنها استفاده میکنیم تا نقاط ضعف را از دیگران پنهان کنیم. ما عاشق دلیل آوردن و توجیه کردن هستیم. اگر شما میخواهید برای هر کارتان دلیل بیاورید پس خود را برای دلیل آوردن نه کار کردن آماده کردهاید.
با سرعت بوئینگ 777 به سوی اولویت
بهتر است همین حالا کاغذ و قلم را آماده کنید. بنویسید در طول روز چه کارهایی در حوزه منابع انسانی انجام میدهید و برای هر کدام چه قدر زمان صرف میکنید. آیا در مقایسه با آنچه تصور میکنید زمان بیشتری را صرف برخی فعالیتها نمیکنید. کارهایی مثل کاغذ بازیهای اداری بیشتر از آنچه فکر میکنید وقت شما را نمیگیرد. حتی کارهای مفیدی مثل آموزش کارکنان و تلاش برای ارتقای دانش و مهارت آنان ممکن است از چیزی که فکر میکنیم زمان بیشتری بگیرد. وقتی قرار است کار مهمی را انجام دهید به جای اهمال کاری و فکر کردن درباره آن، بهتر است به سمت عمل کردن و انجام دادن حرکت کنید. با اولویت دادن به کارهای ضروریتر، انجام دادن امور روزمره و غیرضروری را به بعد موکول کنید. در واقع کاری که باید انجام شود را انجام دهید. در دنیای امروز با با چالههای زمانی بیپایانی روبهرو هستیم که زمانمان را میدزدند. مراقب باشید به داخل آنها سقوط نکنید. زمانتان را بازپس بگیرید تا به کارهای مهمتر خود برسید.
به یاد داشته باشید تفاوت در نتیجه از قصد و توجه به دست میآید. مسئله این نیست که مدیران بزرگ یا افراد موفق تاریخ وقت اضافی داشتهاند بلکه مسئله این است که آنها اولویت درست ایجاد میکردند. وقتی چیزی در زندگیتان به اولویت شما تبدیل میشود، ناگریز خواهید بود که از چیزهای دیگر صرفنظر کنید. اگر فعالیت بیمصرفی در زندگی کاری شما وجود دارد که زمانتان را تلف میکند چرا اجازه میدهید این اتفاق بیفتد؟