۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سختی» ثبت شده است.

حتما شما هم این جمله راشنیده اید در موفقیت یا یادگیری هیچ اسانسوری وجود ندارد شما باید پله پله بالا بروید و به هدف برسید. سختی های هر پله و بخش را باید طی کنید تا به پله بالاتر راه پیدا کنید. طبیعی است شما از راه پله یک ساختمان هم که بالا می روید نمیتوانید از پله یک به بیست یا حتی پله شماره چهار بروید. شما باید این بالا رفتن را به صورت مستمر انجام دهید. شاید در پله ای هم بیش از اندازه توقف کنید بخاطر سختی پله اما اگر سختی ها شما را خسته نکند و مداومت به خرج دهید حتما به بالا خواهید رسید. تازه نکته دیگری که هست ما داریم راجع به راه پله ساختمان صحبت میکنیم که احتمالا عوامل خارجی کمی بر ان تاثیرگذار است حال که در مسیر زندگی و هدف ما عوامل خارجی و غیرقابل کنترل بسیاری مواجه میشویم که طبیعتا کلافگی بیشتری برای ما خواهند اورد.

یکی از بزرگان ما میگوید گاهی ما به مطالب و مسائل روشن و آسان عمل نمی کنیم، اما نزد اساتید بزرگ می رویم و تقاضای فرمول و مطلب سنگین تر و مطالبی بالاتر از آنچه لازم است، می کنیم. در سطح کلاس اول می فهمیم ولی مطالب کلاس نهایی را می خواهیم. این علامت آن است که نمی خواهیم از راه صحیح، بالا برویم و به کمال برسیم. وقتی ما سختی خواندن یک کتاب در سال را به خود نمی دهیم، نمی شود از فردی که روزی یک کتاب و 365 کتاب در سال میخواند فرمول بخواهیم. ضرب المثل معروف را حتما شنیده ایم سنگ بزرگ نشانه نزدنه!

شما میتوانید در مسیر خود خسته شوید و این طبیعت پیمودن مسیر است شما میتوانید به خود استراحت دهید ولی یادتان باشد که توقف نباید بکنید.

زندگی و روزهای سختش همیشه بوده است. خیلی راحت است وقتی دیگران از روزهای سختشان می‌گویند تو بگویی ببین لذت زندگی در روزهای سختش هم هست، ببین تا سختی نباشد تو معنای خوشی را درک نخواهی کرد. بگویی روزهای سخت برای همه وجود دارد مهم عکس العمل ادمهاست.

ولی برخی مشکلات که برای آدم پیش می‌آید انسان می‌فهمد بعضی چیزها از درون تو را نابود می‌کند. مشکلاتی که حرفها را پشت لب‌هایت خشک می‌کند. مشکلاتی که بعضی اوقات حرفی برایت باقی نمی‌گذارد. خب قانون زندگی ظاهرا با مشکلاتش نوشته است چه می‌توان کرد. ولی تحمل برخی چیزها سخت است. برای من سخت ترین روزهای زندگیم تحمل ناعدالتی بوده است بخصوص وقتی از کسانی باشد که متولی این امر باشند و پای حرف که می‌رسد یکجور از پایبندی و عدالت حرف میزنند که هر که نداند فکر می‌کند این آدم فقط برای برقراری عدالت به دنیا امده است.

بهرحال کاری از تو برنمی‌آید و فقط باید نظاره گر باشی و ببینی. امیدواری که وجود دارد این است که این روزها می‌گذرد و تو فراموش می‌کنی ولی راستش را بخواهی برخی چیزها را نباید فراموش کرد باید همیشه گوشه ذهنت نگه داری تا واقع گرا تصمیم بگیری. داستان زندگی با همه تفاوتهایش و ناعدالتی یک قانون ثابت دارد یا باید بجنگی یا وا بدهی و تسلیم شوی. این چیزی است که دست توست. امیدوارم انگیزه ای باشد روزهای سخت برای تلاش، برای واقع گرا شدن، برای تصمیم درست گرفتن، برای درس گرفتن، برای بوجود اوردن تعهدی که تو این سختی ها را بر کسی تحمیل نکنی.