در مکانی در مورد استراتژی می‌گفتم. برایم جالب بود که دوستان خیلی بیش از انتظارم وارد بحث شده بودند اما نکته جالب برایم این بود. من در یک چیز خیلی خوب هستم آن هم تحلیل رفتار آدمیان است یعنی بعضی وقتها ابرهای بالای سر آدمیان که برای فکرشان هم هست می‌بینم. در تمام بحث دوستی سر در گوشی بود تا هر بحثی مطرح می‌کنیم او هم سرچی بکند و چیزی به بحث اضاف کند یا بگردد ببیند می‌تواند نکته‌ای خلاف بحث مطرح کند. زمانی از بحث بیان کردیم که استراتژی یک پدیده روتین نیست. او بعد از سرچی گفت که پس استراتژی ثبات برای چیست، این هم استراتژی است. احتمالا استراتژی ثبات را با استراتژی ثابت اشتباه گرفته بود. استراتژی ثبات به دنبال مثلا حفظ سهم بازار است ولی آیا مثلا در سال‌های مختلف، سازمان یا شرکتی که این استراتژی را برمی گزیند به دنبال این است که یک سری کار ثابت انجام دهد. خب با وجود رقبای جدید و شرایط خارجی متغیر مگر می‌شود یکسری کار ثابت در سال که چه عرض کنم در ماه برای حفظ سهم بازار انجام داد. برخی اوقات یک رقیب یک تکنولوژی جدید در صنعت شما معرفی می‌کند که اصلا کسب و کار شما را دگرگون می‌کند و شما نیاز دارید خودتان را به داشتن آن مجهز کنید. حالا چون استراتژی ثبات دارید باید مثل میخ ثابت بمانید و کاری نکنید.